جان میگیرم...

به من فکر کن

به من فکر کن

یک فکر گذرا هم کافیست

حتی برای یک ثانیه

اگر به من فکر کنی

دوباره جان می گیرم

برای بیرون آمدن

از دل خاک تیره!

آرامش روی ساحل...

کاش صدفی بودم بر ساحل دور...

که هیچ کس کاری به کارم نداشت...

          جز افتاب...

با انگشت های گرم و نوازش گرش...

.

.

این متنو برای این نوشتم چون ما از سفر شمال برگشتیم.

تولد تولد تولدم مبارک ....

سلام امروز مورخ1394/6/11 برام تولد گرفتن. البته تولد من 1394/6/5 هست .

جاتون خالی بود خوش گذشت.

امروز می خوام در مورد قدرت جذب صحبت کنم: من تا قبل از تولدم به هر چیزی که می خواستم فک می کردم و وقتی کادو هام رو باز کردم شکه شدم ! می دونین برای چی؟ برای اینکه من به هر چیزی که فک کرده بودم همونارو برام اورده بودن . و این خیلی عالیه.

آب و آتش

شعله های آتش

آبرویش بودند

آب روی آتش

آبرویش را برد

شنیدن صدای خداوند از قلب درختان....

پرنده ای که در باد می رفت

درخت ها را می شناخت

نام نسیم را می دانست

از تمام دریا ها گذشته بود

به تمامی ماهی ها

به تمامی ماهی ها

در تمام رودخانه ها نامی بخشیده بود

صدایشان کرده بود

و برایشان مهمانی گرفته بود!

                        * * * * *

پرنده ای که در باد می رفت

فقط پرنده نبود

روح داشت

طعم غذا را می فهمید

معنی غروب را می دانست

شنا بلد بود

پرنده ای که دشت را بلد بود

کوه را می فهمید

و هر اوازی که می خواند

سرود صلح بود!

                  * * * * *

پرنده ی کوچکی

برای مهربانی

پرنده ای

برای شنیدن خداوند

از قلب درختان

اتاق قلب من...

قلبم اتاقی ست کوچک

پنجره اش رو به اسمان

درش باز به روی مهمان!

قلبم اتاقی ست ساده

با یک صندلی کنار پنجره

و یک گلدان افتابگردان

که چشم از صندلی بر نمی دارد

تا تو را ببیند

خدای من!

سکوت....

  سکوت سرشار

        از نت های

خوشبختی است

رنگین کمان در ابمیوه فروشی...

-نارنجی جیغ یا سبز روشن؟

مرد ابمیوه فروش پرسید از من.

گفتم:هیچ کدام...

لطفا یک لیوان رنگین کمان!

اشتباه...

اگر قرار بود که بشر اشتباهی را انجام ندهد،

هرگز شاهد این همه پیشرفت در علوم گوناگون نبودیم!

برگرفته شده از کتاب لطفا موفقیت را باور کنید!

خدا را می شود حس کرد...

همونطور که گفته بودم این مطلبم کپی هست

محض اطلاع ایراد گیر ها